به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در این نشست قدمعلی سرّامی به تبیین و تحلیل نینامه مولانا پرداخت و نکات مهمی را درباره مفهوم نی و جایگاه آن در اشعار مولانا مطرح کرد.
در ابتدای نشست، سرّامی با اشاره به نینامه گفت: نی یک درخت است. نی موجودی است که رویش دارد. نهال نیز صورت دیگر درخت است. نهال از نظر بُن مثل نهاد است؛ یعنی چیزی که آن را مینهیم. درختان هر دو جنسیت را دارند و این دوگانی در آنها آشکار است. نی یکی از نباتات و گیاهان است و اکنون بهتر میفهمیم که چرا فردوسی عمده جاهایی که یاد انسان میافتد، او را معادل درخت میبیند.

وی سپس به بررسی صنایع بدیعی در اشعار مولانا پرداخت و از این بیت یاد کرد: «آتش است این بانگ نای و نیست باد/هرکه این آتش ندارد نیست باد».
سرّامی توضیح داد که این بانگ نی حقیقتاً باد است اما مولانا آن را آتش درونی نوازنده نی میداند و در مصرع دوم، با «نیست باد» در مصرع اول، جناس تام ترکیبی ایجاد کرده است.سرامی افزود که «حریف» با «حرفه» همبن است و این بازی لفظی زیبایی در شعر ایجاد کرده است.
در ادامه بحث، سرّامی به مفاهیم تضاد و دوقطبی در اشعار مولانا اشاره کرد: در بیت «همچو نی زهری و تریاقی که دید/ همچو نی دمساز و مشتاقی که دید» تریاق به معنای ضد سم است، اما اگر بیش از حد مصرف شود، خودش سم میشود. دمساز یعنی کسی که لحظهها را به همراه دیگری میسازد و مشتاق کسی است که شوق دیدارش دارد. این دوگانگی در همه پدیدهها و در درون انسان بهوضوح دیده میشود.
این استاد دانشگاه همچنین به بیت صائب که سروده «یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت/دربند آن مباش که مضمون نمانده است» اشاره کرد و افزود: که «زلف یار» نماد اشتیاق و شوق دیدار است.

سرّامی در بخش دیگری از سخنانش به بیت «نی حدیث راه پرخون میکند/قصههای عشق مجنون میکند» اشاره کرد و توضیح داد که راه پرخون نماد راه عشق و رسیدن به حقیقت عظمای عالم است و مجنون نماد عاشق دیوانهای است که جنون او به معنای مصطلح نیست بلکه نهایت عشق است. جنون باعث میشود دیوانهوارترین آثار عالم تولید شود.
وی همچنین به نظر شیخ شهابالدین سهروردی درباره عشق پرداخت و گفت: عشق به معنای رستن از تعین فردی و پیوستن به کل است، همانطور که گل نیلوفر(عشقه) مسیر خود را به صورت منحنی طی میکند و به دور تنه دیگری می پیچد و به این صورت رشد میکند.
وی توضیح داد: گریه در تولد نمادی از عشق است و رسیدن به عشق به معنای رسیدن به رستگاری است.
وی درباره هوش و مفهوم آن گفت: «محرم این هوش جز بیهوش نیست/مر زبان را مشتری جز گوش نیست» هوش به معنای علمی و واقعگرایانه کنار گذاشتن است و فهم صحیح از آغاز و پایان قضیه، نقطه کلیدی است.
در بخش دیگری از این نشست، سرّامی به ارزش نمادین زبان و کارکرد روانی آن پرداخت و تاکید کرد که زبان دارای محتوایی کلی است که در قالبهای مختلف بیان میشود و از اهمیت فراوانی برخوردار است.
بیشتر بخوانید:
نظر شما